خاطره عصای موسی

اواخر سال ۱۳۶۶ بود که با شیخ اکبر در جبهه‌های غرب آشنا شدم. خوش مشرب و شوخ طبعی که بهمراه خود چوب نسبتاً بلندی به ارتفاع حدود یک و نیم متر را به همراه داشت. می‌گفتیم حاج آقا این چوب چیست؟ می‌گفت عصای موسی است. با همین چوب سر شوخی و مزاح با رزمندگان را باز می‌کرد. طوری که هر وقت حاج آقا می‌رسید خط سنگرها دوست داشتند حاج آقا در سنگر آنها مستقر شود.

ادامه مطلب

کتاب یکصد و چهارده [۱۱۴] نکته از قرآن کریم درباره ی زکات

کتاب یکصد و چهارده [۱۱۴] نکته از قرآن کریم درباره ی نماز

کتاب 25 سخن پیرامون شخصیت حضرت فاطمه زهرا علیها السلام

آقا ,حاج ,اکبر , ,موسی ,شیخ ,حاج آقا ,شیخ اکبر ,عصای موسی ,باز می‌کرد ,را باز

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شاره کم سنه ورزش مناسب کودک معرفی جاذبه های گردشگری ایران و جهان In search of a smile دیزل ژنراتور درباره الی دانلود خلاصه کتاب روش تحقیق دکتر دلاور درب های شیشه ای اتوماتیک کشویی چگونه کار می کنند؟ بلاگ زبان و ادبیات انگلیسی